داريم راه مي ريم با دوستام، پام پيچ خورد، خوردم زمين ميگه کمک مي خواي؟ ميگم پ ن پ شماها خودتون رو نجات بدين من اينجا مي مونم مقاومت مي کنم.
ماشینو بردم واسه تعویض روغن میگه واسکازین بریزم؟
پـَـَـ نــه پـَـَــــ روغن سرخ کردنی خریدم تو صندوق عقبه برو بیار بریز
رفتم فروشگاه ميگم سيخ داري؟
ميگه برا کباب؟
پـ ن پـ برا خاروندن ديافراگمم از تو دهنم ميخوام
دارن گوسفندرو قربوني ميکنن … يه آفتابه آوردن که بش آب بدن
اومده ميگه ميخوان با آفتابه بش آب بدن؟!
پَ نه پَ آفتابه آوردن ببرنش دستشويي استرسش از بين بره !
رفتیم بلیت کانادا بگیریم زنه میگه سیاحتیه؟ میگم پـَـَـ نــه پـَـَــــ زیارتیه میخوام برم امامزاده ریچارد!
رفته بودیم مکه یه پیر مرد که کاروانه ما بود مثلا میخواست سر صحبت باز کنه مخمون به کار بگیره ازم پرسید پسرم واسه زیارت خدا اومدی؟... گفتم پ ن پ ...اومدم کارایه انتقالیه امام رضارو ردیف کنم بیاد اینجا....
یه روز با جعبه خیلی بزرك رفتم اداره پُست، كًذاشتم رو ترازو جعبه رو كارمنده اومده میكًه می خوای پُست كنُی؟! كًفتم : پـَـَـ نــه پـَـَــــ اومدم وزنش كنم ببینم اكًر اضافه وزن داره شبها بهش شام ندم
رفتم آزمایشگاه آزمایش ادرار بدم ...
ظرف رو می دم پرستاره میگه ادراره؟؟
پَ نه پَ سکنجبینه برو کاهو بیار بزنیم توش بخوریم!